---♡[]ازدواج اجباری![]♡---
P²⁶
پرش زمانی به صبح)
جین ویو
دیشب نتونستم ات رو پیداکنم تاخود صبح تک تک جاهای سئول رو گشتم ولی نبود...صبح به امید اینکه شاید ات رو صبح بتونم ببینم رفتم مدرسه...ولی کسی اونجا نبود..ات که همیشه زودتر از من میرسید چرانیومده....نگرانش بودن که بادیدن ات به خودم اومدم...متوجه شدم اونم داره نگام میکنه ولی انگاربغض کرده بود که نگاهشو ازم دزدید..رفتم سمتش ولی پسم زد
جین:ات خواهش میکنم
ات:....(محل نمیکنه)
(ادمین ویو)
ات به جین توجهی نمیکح ومیره کلاس که جین دستشو میگره ومیبره پشت مدرسه
جین:ات خواهش میکنم ازت به حرفم گوش بده
ات:منم دیشب ازت خواهش کردم ولی تو چیکار کردی؟...یه سیلی فقط نصیبم کردی
جین:ات میدونم خیلی کارم اشتباه بود...ولی بخدا توحال خودم نبودم اعصابم داغون بود(گریه شدید)
ات:جین....ولش کن باشه میبخشمت ولی نه از ته دل
جین:واقع...چ..چرا
ات:چرا؟توواقعا متوجه نشدی باهام چیکار کردی؟توی بارون نصف شب یه دخترزیر بیست سال روتنها تو خیابون ول کردی
جین:ولی..من تاصبح دنبالت میگشتم تو خیابونا کل سئول رو گشتم
ات:هوف..باشه میبخشمت
جین:دوستتت دارممم ات(داد)
ات:منم دوستت دارم(خنده)
(ادمین ویو)
ات میخنده ولی با بوسه ی عمیق جین این خنده قطع میشع...آره این چیزی بود که هم ات منتظرش بود هم جین
ات:خب جین بریم کلاس
جین:بله لیدی
ات:(خنده)
ات ویو
رفتیم سرکلاس....(پرش زمانی به ۴ساعت بعد)............هوف بالاخره این زنگ لعنتی خورد
جین:ات من میرسونمت
ات:ولی جین خودت میدونی که.....
جین:مهم نیست...من میرسونمت خبع؟
ات:باشه باشه
(پرش زمانی به۳ساعت بعد)
ات:یعنی چی بابا(داد)
(فلش بک به ۲ساعت ونیم پیش)......
[ادامه دارد...]
[شرط ها]
(۲۶لایک)
(۱۸کامنت)
(۲تافالوور)
__________________________
بنظرتون چی شدههههههه چرااا اتتت عصبیییی بوددد؟؟؟؟
_______________________________________
دیگ بخاطر ولنتاين گذاشتم♡♡♡شماهم لایک کنین دیگ🥺🥺🥺🥺
پرش زمانی به صبح)
جین ویو
دیشب نتونستم ات رو پیداکنم تاخود صبح تک تک جاهای سئول رو گشتم ولی نبود...صبح به امید اینکه شاید ات رو صبح بتونم ببینم رفتم مدرسه...ولی کسی اونجا نبود..ات که همیشه زودتر از من میرسید چرانیومده....نگرانش بودن که بادیدن ات به خودم اومدم...متوجه شدم اونم داره نگام میکنه ولی انگاربغض کرده بود که نگاهشو ازم دزدید..رفتم سمتش ولی پسم زد
جین:ات خواهش میکنم
ات:....(محل نمیکنه)
(ادمین ویو)
ات به جین توجهی نمیکح ومیره کلاس که جین دستشو میگره ومیبره پشت مدرسه
جین:ات خواهش میکنم ازت به حرفم گوش بده
ات:منم دیشب ازت خواهش کردم ولی تو چیکار کردی؟...یه سیلی فقط نصیبم کردی
جین:ات میدونم خیلی کارم اشتباه بود...ولی بخدا توحال خودم نبودم اعصابم داغون بود(گریه شدید)
ات:جین....ولش کن باشه میبخشمت ولی نه از ته دل
جین:واقع...چ..چرا
ات:چرا؟توواقعا متوجه نشدی باهام چیکار کردی؟توی بارون نصف شب یه دخترزیر بیست سال روتنها تو خیابون ول کردی
جین:ولی..من تاصبح دنبالت میگشتم تو خیابونا کل سئول رو گشتم
ات:هوف..باشه میبخشمت
جین:دوستتت دارممم ات(داد)
ات:منم دوستت دارم(خنده)
(ادمین ویو)
ات میخنده ولی با بوسه ی عمیق جین این خنده قطع میشع...آره این چیزی بود که هم ات منتظرش بود هم جین
ات:خب جین بریم کلاس
جین:بله لیدی
ات:(خنده)
ات ویو
رفتیم سرکلاس....(پرش زمانی به ۴ساعت بعد)............هوف بالاخره این زنگ لعنتی خورد
جین:ات من میرسونمت
ات:ولی جین خودت میدونی که.....
جین:مهم نیست...من میرسونمت خبع؟
ات:باشه باشه
(پرش زمانی به۳ساعت بعد)
ات:یعنی چی بابا(داد)
(فلش بک به ۲ساعت ونیم پیش)......
[ادامه دارد...]
[شرط ها]
(۲۶لایک)
(۱۸کامنت)
(۲تافالوور)
__________________________
بنظرتون چی شدههههههه چرااا اتتت عصبیییی بوددد؟؟؟؟
_______________________________________
دیگ بخاطر ولنتاين گذاشتم♡♡♡شماهم لایک کنین دیگ🥺🥺🥺🥺
۹.۶k
۲۵ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.